من با خودم مهربونم.......
من با خودم مهربان هستم
من با خودم مهربان هستم
حتي وقتي غيرقابل تحمل ميشوم
خودم را تحمل ميكنم
دست خودم را مي گيرم
با خودم قدم ميزنمو هر جا دلم خواست مي برم
هيچوقت خودم را تنها نميگذارم
وقتي دلگير ميشوم و گريه ميكنم
صبورانه با خودم حرف ميزنم
تا آرام شوم
چيزي ندارم كه از خودم پنهان كنم
حتي سيگار را خودم براي خودم روشن ميكنم
در شب هاي سرد
خودم را محكم بغل ميكنم
پتو ميكشم روي خودم
مبادا سرما بخورم
ميدانم چاي دوست دارم
صبح
بيدار كه ميشوم
براي خودم يك استكان چاي خوشرنگ ميريزم
هرگز چيزي را به خودم تحميل نميكنم
خودم را مجبور نميكنم حرفي را كه دوست ندارم بزنم
خودم را مجبور نميكنم
روي صحنه بروم و باب ميل شما بازي كنم
من خودم را مجبور نميكنم كه مؤدب باشم
كه داد نزنم
كه شعر بنويسم
لازم نيست نگران من باشيد
من به اندازه ي كافي نگران خودم هستم
خودم را خوب ميشناسم
بهتر از هر كسي
و ميدانم چطور خودم را خوشحال كنم
هميشه
به محض اينكه به خانه رسيدم
در را براي خودم باز ميكنم
تا ناراحت نشوم
چون من ميدانم از پشت در ايستادن خوشم نمي آيد
من ياد گرفته ام
جاي خالي همه را با خودم پركنم
برچسب: ،
ادامه مطلب